یادداشت؛ چرا ساشا کالادزیچ؟!
تحلیلی برای ساشا کالادزیچ اتریشی و اینکه چرا غولهای اروپایی به دنبال او هستند
سه فصل گذشته لواندوفسکی در 93 بازی بوندسلیگایی 110 گل به ثمر رساندهاست. در حالی که هالند در 67 بازی لیگ 62 گل به ثمر رساند و این دوتا مهاجم مجموعا 56 گل در لیگ قهرمانان تو این بازه زمانی به نام خود ثبت کردهاند.
پس چرا بایرن مونیخ و دورتموند مصمم به جذب یک بازیکن 24 ساله هستند که تنها 6 گل بوندسلیگایی تو فصل گذشته به ثمر رسانده و حتی در مسابقات اروپایی نیز حضور نداشته است؟ چرا این دو غول فوتبال آلمان میخواهند بازیکنی را به خدمت بگیرن که حتی یک بازیکن ذخیره استفاده نشده برای اتریش است؟
اما کالادزیچ در فصل گذشته 6 گل تنها در 13 بازی برای تیم اشتوتگارت، تیمی که در بازی آخر از سقوط نجات پیدا کرد به ثمر رساند. به غیر از این، دادههای از او وجود دارد که نشان می دهد ساشا مهاجمی نیست که بایرن یا دورتموند تنها برای جانشینی مستقیم لواندوفسکی یا هالند در نظر داشته باشند. با نگاهی به مهاجمانی که از زمان ورود هالند بیشتر از 20 گل به ثمر رساندند، کالادزیچ به عنوان تنها گزینه واقع بینانه برای خرید است و به هیچ وجه گزینه بدی نیز نیست. در این بازه زمانی 18 بازیکن حضور دارند که بالای 20 گل (غیر ضربات پنالتی) در بوندسلیگا به ثمر رساندهاند و تنها پنج نفر تو این لیست از کالادزیچ نرخ گلزنی بهتری تو هر 152.7 دقیقه داشته اند و هیچ کدوم از این 5 بازیکن در دسترس برای خرید نیستند. لواندوفسکی و هالند که آشکارا از بقیه جلوتر هستند و بعد از این دو، پاتریک شیک، آندره سیلوا و آنتونی مودست حضور دارند. شیک بین این 3 بازیکن بهترین عملکرد رو دارد و پس از اینکه امسال آمار گلزنی بهتری از هالند ثبت کرد یه گزینه ایده آل برای دورتموند و بایرن بود که با تمدید قرارداد دیگر در دسترس نخواهد بود.
آندره سیلوا دیگر مهاجم می باشد. این بازیکن در باشگاهی عضویت دارد که در لیگ قهرمانان بازی خواهد کرد و همین تابستون گذشته با لایپزیگ قرارداد امضا کرد. این بازیکن نتونست فرم قبلی خودش تو فرانکفورت رو به نمایش بزاره و تنها 8 گل به جز از ضربات پنالتی به ثمر رساند. بدتر از آن تک بعدی بودن این بازیکن می باشد که تو این لیست بدترین میزان موفقیت در دریبل را داشته و کمترین سهم برای گلزنی سایر بازیکنانهای فراهم کرده است.
آنتونی مودست، این بازیکن در حال حاضر 34 ساله است و حتی از آندره سیلوا پاس گل کمتری دارد. علاوه بر این در هر 90 دقیقه میانگین 0.3 دریبل موفق دارذ و میانگین لمس توپ او در 90 دقیقه از 30 تاچ نیز کمتره می باشد(28.6). بنابراین وقتی نمی توانید بازیکنی پیدا کنید که گل های زده ای مانند لواندوفسکی یا هالند دارا باشد. چه گزینه ای دیگه جز اینکه فردی پیدا کنید که بتواند برخی از توانایی های آنها را جایگزین کند و در عین حال توانایی های جدیدی به تیم اضافه کنه؟
به صورت واضح، کالادزیچ میتواند گلزن قهاری باشد. این بازیکن هنوز 24 سال سن دارد، فصل گذشته برای تیم تازه صعود کرده اشتوتگارت 16 گل زد و همچنین 5 پاسگل نیز داد. اشتوتگارت در نهایت رتبه نهم لیگ رو کسب کرد. اما در فصلی که گذشت، کالادزیچ یک بحران مصدومیت را پشت سر گذاشت.
او یک بازیکن کلیدی بود که نصف بیشتر فصل رو از دست داد ولی با این وجود این تیم به سختی از سقوط فرار کرد. با حضور کالادزیچ تو محوطه جریمه جای تعجب نیست که ساشا در توپ های هوایی پرکار باشد. نیمی از گل های کالادزیچ در بوندسلیگا با ضربه سر بوده است. اما ساشا تنها از قد بلندش استفاده نمیکند. این بازیکن 26 گل در بوندسلیگا به ثمر رسانده که 8 درصد ضربات سرش به گل تبدیل شده(منهای ضربات سر دفع توپ و سایر موارد) و در لیست 5 نفره بالا از تک تک بازیکنا عملکرد بهتری داشته است. ضربات سر این بازیکن کمی متفاوت میباشد. حرکت این مهاجم به طور کامل ثابت است. او از مدافعان عقب تر می ایستد و پیش از اینکه مدافعان اقدام به پرش کنن یه هجوم ناگهانی دارد و بالای سر اونا قرار میگیرد که به طور عملی امکان پرش رو از آنان می گیرد میگیرد(ماند گل دوم به بایرن).
این حرکت سریع باعث میشود که هر زمان که توپ داخل محوطه برای او ارسال میشود او را به یک تهدید بزرگ گلزنی تبدیل می کند. حرکت سریع کالادزیچ زمانی صورت میگیرد که مدافع برای دفع توپ جایگیری کرده باشند. شاید این مهاجم سریع ترین بازیکن نباشد، اما هر زمان که ممکن است خودش را در فضایی قرار میدهد تا مانع دویدن رقیب شود تا فضای بیشتری برای کسب توپ پیش از مدافع کسب کند یا دست کم هم تیمی های سرعتی تر بدون مزاحمت مدافعان صاحب توپ شوند. با این حال برای جبران گلزنی های مهاجم هایی مانند لواندوفسکی یا هالند او به هیچ وجه کافی نیست. کالادزیچ سال 2020 به وب سایت بوندسلیگا گفت:
من واقعا یه مهاجم 9 کلاسیک نیستم و نه بازیکنی که بیرون محوطه بچرخد. زمانی که جوانتر بودم خیلی در خط هافبک بازی میکردم. سعی میکنم با وجود قد بلندم یک مهاجم مدرن باشم و فکر میکنم با توانایی هام و سبک بازیم این کار رو به خوبی انجام میدم. من پست 9 کلاسیک نیستم، شاید چیزی بین 9 تا 10 باشم
ساشا به سمت وسط زمین حرکت میکند و با انجام یک و دو، فضا سازی برای هافبک های تیم انجام میدهد. دقیقا مانند کاری که در محوطه جریمه انجام میشود. زمانی که نوبت ضدحمله است. او به طور مداوم با یک لمس توپ هم تیمی های خودش رو در فضای خالی قرار داده، درست مثل کاری چندین و چند بار در بازی برابر بایرن انجام شد. کالادزیچ تو تیم بسیار ضعیف تر نسبت به هالند یا لوا بازی میکند اما لمس توپ بیشتری نسبت به این دو داره که نشان دهنده این است که این بازیکن از عقب مثل یک هافبک توپگیری دارد و موقعیت سازی بیشتری را اجرا می کند. ساشا به طور میانگین در 90 دقیقه 1.3 موقعیت سازی را ثبت کرده و بیشتر از لواندوفسکی(1.2) یا شیک (1.2) و حتی هالند(1.0) که البته به خاطر ضعف تیمی بیشتر موقعیت ها به نتیجه نمی رسند.
یک نگاه به این جداول روشن می سازد که کالادزیچ بیشترین لمس توپ رو میان این 3 بازیکن دارد اما تو محوطه جریمه کمترین لمس توپ رو از آن خود کرده است. ساشا بازیکنی است که کار رو برای هافبکها و وینگرهای تیم به بهترین شکل ممکن تسهیل میکند. هیکل و توانایی فنی این بازیکن باعث شده که توپ رو به خوبی در موقعیت حمله نگه دارد و مدافعان رقیب را مهار کند.
موقعیت های گلزنی کالادزیچ در دو سال گذشته
این آگاهی محیطی ساشا که میداند مسیر حرکت هم تیمی هایش چگونه است و به طور دقیق کجا قرار می گیرند. یک چشم انداز جالب برای تیم های بزرگ اروپایی است، به خصوص با تعداد موقعیت های زیادی که با لمس توپ حداقلی و سریع در محوطه ایجاد میکند. بنابراین بسیاری از تلاش هایی که این بازیکن دارد فقط پاس های کوتاه درست جلوی دروازه رقبا است که با جذب مدافعین حریف بازیکن دیگری در موقعیت بهتر قرار می گیرد. در بایرن این مدل سبک بازی با بازیکن هایی مثل سانه، موسیالا، گنابری و حتی گورتزکا از عمق بیشتر و به طور منظم تر انجام میشود. همچنین لینک شدن مانه به بایرن و زوج شدن مانه و ساشا روشی است که ناگلزمن در تیمهای قبلی خود برای مهاجمین سریع تری مثل گنبری و ورنر یا کراماریچ کنار بازیکنان فیزیکی مثل واگنر و جولینتون و پولسن انجام میداد. به همین ترتیب ساشا میتواند در دورتموند به شرایط خوبی برای آدیمی باشد و حتی باعث گلزنی بیشتر سایر عناصر هجومی مانند موکی، مالن، رویس یا رینا شود. نکته اصلی این است که تیم هایی که به دنبال ساشا کالادزیچ هستند از او انتظار ندارند که در هر فصل 30 یا 40 گل به ثمر برساند بلکه ایجاد موقعیت های بیشتر گلزنی هدف اصلی این تمایلات است.
هم بایرن و هم دورتموند در فصول اخیر حملات خودشان را بر اساس سرویس دهی برای مهاجم هدف پایه ریزی کردهاند. با توجه به نبودن گزینه ای هم کیفیت، کالادزیچ میتواند این برنامه را عوض و با کمک به سایر بازیکنان این کار را با هم تیمی هایش انجام دهد و در عین حال خودش نیز گل های بیشتری را به ثبت برساند.